کودکم من مقصرم...
کودک شیرینم، شیرین تر از جانم، از خودم ناراحتم و از تو دلگیر...
وقتی به دنیا اومدی فقط شیره جانم را بهت بخشیدم و تو نوش جان کردی و ماشاءالله تا 6 ماهگی خیلی خوب وزن گرفتی و من همچنان خوشحال بودم از اینکه فقط و فقط شیره جان خودم را می نوشی...
اما بعد از 6 ماهگی باید بهت غذای کمکی میدادم اما از روز اول نخوردی که نخوردی، امروز که 22 ماه و نیمه هستی فقط 12 کیلو وزن داری که بعد از یکسالگی حتی یک گرم هم اضافه نکردی..
در این مدت کارهای زیادی کردم... شیوه های جدیدی به کار بردم... از هر کی تونستم راهنمایی گرفتم که چطور به غذا علاقه مندت کنم اما تمامی راهها بی فایده بود..
اما حالا میگم من مقصرم بی تجربه بودم شاید اگه
- به تجربیات دوستان عزیزم زودتر از 6 ماهگی بهت غذا میدادم شاید بهتر می تونستی با طعم غذاها ارتباط برقرار کنی و غذا خوردنت بهتر میشد اما من به توصیه پزشکت و خودم ترجیح دادم فقط 6 ماه اول زندگیت شیر مادر باشه اما اشتباه کردم...
- از روز اول بهت شیشه میدادم شاید الان می تونستم آبمیوه، شیر پاستوریزه، آب گوشت ، سوپ و... با شیشه بهت بدم .. اما شیشه و پستونک هم بهت ندادم
- اگر از روز اول با زور بهت غذا نمی دادم شاید الان حس خوبی نسبت به غذا داشتی و می خوردی که باز هم من مقصرم...
اما کودکم من فقط صلاحت رو می خواستم، نمی خواستم اذیت بشی که شدی..
الان که 22 ماه و نیمه هستی باید به زور تی وی، آهنگ، کارتون و ... بهت چند تا قاشق غذا بدم اونم غذای مایعی که فقط قورت بدی اما به محض اینکه متوجه میشی داری چیزی می خوری شروع به اوق زدن و بالا آوردن می کنی، که من مادر مقصر عصبانی و ناراحت میشم گهگاهی سرت داد میکشم و گهگاهی ضربات کوچکی پشت دست ناز کوچولوت میزنم که به ثانیه ای نکشیده از خودم ناراحت میشیم و به خودم لعنت می فرستم... اما فرزند دلبندم مرا ببخش... به خاطر قلب کوچک بی کینه ات مرا ببخش... مرا به خاطر مادری هایم ببخش...
و از تو دلگیرم... چون به مادرت اطمینان نداری که غذایی رو با هزار عشق و علاقه واست درست کرده رو بخوری... ازت دلگیرم که بهم اعتماد نداری، ازت دلگیرم کودکم...
در حال حاضر 4 تا از دندون های پایینت هم در حال جوونه زدن هستند که کاملا بی اشتهای بی اشتها هستی و شیره جانم تنها آرامش دهنده توست..
آرزو دارم یک روز بگی مامان گرسنه هستم واسم غذا بریز تا بخورم
امیدوارم روزی بشه که از دست غذا خوردنت خسته بشم یعنی میشه...
اما همیشه مامانم میگه چاقی لاغری مهم نیست بند جونش قایم باشه...