علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 13 سال و 12 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

سومین یلدا

1392/11/1 11:43
نویسنده : مامان علی
843 بازدید
اشتراک گذاری

علی جوونی شنبه 30 اذرماه سومین شب یلدا رو هم با خانواده کوچک 4 نفره مان جشن گرفتیم... البته نفر چهارم تو وجودم بود... و اینکه شما از عصرش کمی تب کردی و گلو درد داشتی... نتونستی چیزی بخوری... سفره کوچکی چیدیم  و دور آن جمع شدیم.. شب خوبی بود اما من دل نگران کنجد تو دلیم بودم که از عصر بعد از خرید منزل تکون نخورده بود...

سومین یلدا 1


سومین شب یلدا2

سومین یلدا 3

 

قلبپسر عزیزمقلب

سفیدی برف را برای روحت

سرخی انار را برای قلبت

شیرینی هندوانه را برای لحظه هایت

و بلندی یلدا را برای زندگی قشنگت آرزومندم..

قلبیلدات مبارکقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

مامی یلدا و سروش
1 بهمن 92 11:46
هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی روزهایتان پر فروغ شبهایتان ستاره باران
مامان عرشیا
1 بهمن 92 11:47
دو قدم مانده به رقصیدن برف یک نفس مانده به سرما و به یخ چشم در چشم زمستانی دگر تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان یک سبد عاطفه دارم همه تقدیم شما یلداتان مبارک
هیراد و عمه لیلاش
1 بهمن 92 11:47
چه سخاوتمند است پاییز که شکوه بلندترین شبش را عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد زمستانتان سفید و سلامت . . . یلدا مبارک
خاطره مامان بردیا
3 بهمن 92 11:25
هی وای من ... چه سفره ای. نوش جون
مامان علی
پاسخ
میسی
مریم
13 بهمن 92 18:04
سلام یلدای شما هم مبارررررررررررک
maman rania
14 بهمن 92 7:18
سفره ات خیلی قشن‍گه نوش جانتون
مامان علی
پاسخ
ممنون گلم
هدی مامان مبین
15 بهمن 92 3:44
چه سفره ای.. یلداهاتون پر خاطره..