علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

سفرنامه مشهد

1391/11/1 12:33
نویسنده : مامان علی
1,761 بازدید
اشتراک گذاری

روز 23 دیماه 91 مصادف با شهادت امام رضا همراه با بابایی و  مادرجون و عمه ها برای زیارت حضرت معصومه به قم رفتیم...بعد از ناهار حرکت کردیم و حدود ساعت 3 بود که به حرم رسیدیم و تا بعد از نماز مغرب و عشاء در حرم ماندیم...واقعا آدم هر چقدر در این جور اماکن متبرکه و زیارتگاه ها بمونه خسته نمیشه... بعد از نماز به منزل عمه بابایی رفتیم و شام خوردیم و به سمت تهرات حرکت کردیم...

در ضمن کاپشن علی در حرم گم شد و تا زمانیکه پیداش کردم ژاکت خودم تنت بود و تنها عکسی که داریم..

آخه در حرم عکسبرداری ممنوع بود...

سفر قم

و اما روز 24 دیماه به همراه علی جونی و مادر جون راهی فرودگاه شدیم (طبق معمول بابا مهدی  باهامون نبود...اما تمام هوش و حواسم پیش تنها تکیه گاهم، مردم، امیدم بود)  ناراحت

بنابراین پسر قند عسلم اولین سفر هواییش رو به سمت مشهد تجربه کردلبخند

سه روز در مشهد ماندیم و به علت سردی هوا و برفی که میومد غیر از حرم مطهر امام رضا (ع) جایی نرفتیم...فقط از حرم به هتل و از هتل به حرم در رفت و آمد بودیم....لبخند

این سه روز مثل برق و باد گذشت...خیلی بهمون خوش گذشت...خیلی به این سفر زیارتی احتیاج داشتم.... اما بدون همسرم کمی واسم دلگیر بود ...دوست داشتم او هم باشد...لبخند

علی من یک دفعه دیگه هم مشهد اومدی وقتی  که تازه نطفه ات در دلم جوونه زده بود .... به همراه پدرت سال 89 واسه شبهای احیا مشهد رفته بودیم و تازه اونجا فهمیدیم که علی من قرار تمام دنیام بشه... به خاطر سقط قبلی که داشتم از خدا خواستم که اگه صحیح و سالم به دنیا بیایی اولین سفرت مشهد باشه ...سالم به دنیا اومدی ...اما قسمت نشد که اولین سفرت مشهد باشه... اما خوشحالم بعد از 2 سال به مشهد و به پابوس آقامون امام رضا دعوت شدیم...لبخند

و اما عکسها در ادامه مطلبهوراهورا

 

اولین بلیت هوایی علی کوچولو....توجه داشته باشید بدون صندلی

اولین بلیت هوایی علی

علی وروجک مامان در فرودگاه تهران (موقع رفتن)

اینجا به اکواریوم پر از ماهی زل زده

علی در فرودگاه 1

علی بلیت به دست و آماده رفتن

علی در فرودگاه 2

قلببغلقلب

علی در فرودگاه 3

علی در هتل (مشهد )

اینجا هم یک لحظه از تلفن غافل نمیشد و مرتب شماره 9 رو که مربوط به پذیرش هتل میشد رو می گرفت...ههههههه

علی در هتل 1

همچنان به دعا خوندن مشغول بودی

علی در هتل 2

قلبماچقلب

علی در هتل 3

بغلفدات بشم که مثل آقاها نشستی تا ازت عکس بگیرمبغل

علی در هتل 4

و اما چون جایی نرفتیم عکس دیگه ای نداریمناراحت

فقط چند تا عکس با موبایلم تو حرم و در صحن از علی جونی گرفتم که کیفیت خوبی نداره اما برای یادگاری میزارملبخند

 اینجا داخل صحن مطهر امام رضا و علی در حال خواندن زیارت نامهلبخند

هوابس ناجوانمردانه سرد بودتعجب

علی در صحن امام رضا (ع)

اینجا هم در حرم مطهر با اون همه سر و صدا به خواب آرامی فرو رفتهماچ

علی در حرم

فرشته نازم....علی کوچولوم با همه اون شلوغی دست کوچولوت به ضریح مطهر امام رضا رسید اونم با چشمان بسته چون در خواب عمیقی بودی

و این هم یک عکس یادگاری از اولین سفر مشهدت

که نزدیک حرم در یکی از عکاسخانه ها گرفته شدهلبخند

 علی فرشته من

 

بای بایماچماچبای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

خاطره مامان بردیا
7 بهمن 91 18:26
سپیده جون و علی جون زیارتتون قبول... قربون علی کوچولو برم با اون دعا خوندنش عکسا خیلی عالی بود

مرسی عزیزم
مامان حمید کوچولو
7 بهمن 91 23:58
علی جون زیارتت قبول عزیزم خوش به سعادتت.حالا از این به بعد باید بهت بگیم مشهدی علی
مامان ساجده
8 بهمن 91 1:14
زیارتتون قبول

ممنون گلم
عمه زینب
8 بهمن 91 10:02
عمه جون ایشالا همیشه به زیارت جای من خالی
lمرجان مامان رادین
8 بهمن 91 12:41
زیارتتون قبول باشه. چه پسر خوبیه این علی جونی که هم خوش سفره و هم این که مامانش رو توی سفر اذیت نمیکنه. من هم واسه رادین نذر حرم امام رضا(ع) رو کرده بودم اما هنوز قسمت نشده که بریم.

مرجان جون انشاءالله به زودی قسمتت بشه
ببوس پسر ماهتوووووووو
محمد
9 بهمن 91 13:52
ولادت حضرت محمد(ص) و حضرت امام صادق (ع) را به شما وخانواده محترمتان تبریک می گویم

ممنون
دخترک
10 بهمن 91 0:56
سلام
من دلم پر زد برای مشهد
خدایا قسمت منم میکنی؟
سپیده جون پسرتو فرشته آسمونیتو ببوس
من الان دلم حرم خواسته بغض کردم

امیدوارم به زودی زود قسمتت بشه عزیزم..
بوسیدمش مهربون
زهرا مامان قاصدک
12 بهمن 91 23:49
زیارت قبول عزیز دلم ! ایشاا... سفر کربلا و مکه گلم
صوفی مامان رادمهر
14 بهمن 91 10:12
زیات قبول عزیزمممممم..شیرینم...خوشگلم
مامان نیره
14 بهمن 91 12:06
سلام همیشه به سفر و گردش زیارتون هم قبول ما رو دعا کردین مشهدی علی انشاء اله حاج علی بشی قربونت برم
مامان امیررضا
14 بهمن 91 17:15
زیارتت قبول مشتی علی اقای گل واسه ماهم دعا کردی
مامان رانیا
15 بهمن 91 21:50
زیارت قبول ایشاله به ارزوهات برسی مرد کوچک