دومین تولد مامان علی کوچولو
گل پسرم ...امسال دومین سالی هست که تولدم با حضور گرم تو رنگ و بویی دیگر داشت...البته سال 89 هم در تولدم بودی..اما در آغوشم نبودی...در درونم، در وجودم بودی...با خودم یکی بودی....فقط برای خودم بودی....
امسال خوش به حال مامانی شد و دو تا تولد داشت....
یکی روز 8 آبان که در واقع متولد همین روز هستم ....بابایی ساعت 11 شب خسته اما با کیکی پر از عشق از سر کار برگشت و یک تولد کوچولو سه نفره گرفتیم.... مهدی جان... همسر عزیزم... ممنون بابت مهربونیهات...
پی نوشت: ساعت 11 شب که بابا در راه برگشت به منزل بوده... قصد خرید کیک از قنادی نزدیک منزل داشته اما به محض رسیدن به قنادی میبینه که فروشنده داره کرکره مغازه رو پایین میکشه..اما وقتی بابا به فروشنده گفته اگه کیک نخرم همسرم از خونه بیرونم میکنه و اینکه کیک هات تا فردا خراب میشه...بالاخره فروشنده راضی میشه و دوباره مغازه رو باز میکنه و بابا هم یک کیک خوشگل کوشولووووووووووو واسه مامانی میخره ....
مهدی جان دوستت دارم با تمام وجودمممممممممممممممممم...
اما علی کلی با کیک و فشفشه روی کیک ذوق کرد.....
عکسهاااا در ادامه مطلب.....
علی و کیک تولد مامان سپیده
قربون ذوق کردنت بشممممممممممممم...
و اما دومین تولدم یک مجلس کوچیک دوستانه بود که روز پنجشنبه مورخ 11 آبان برگزار شد...
خیلی بهمون خوش گذشت... کلی علی بازی و شیطنت کرد.... کلی واسه مامانش رقصید....
کیک تولدم رو بابا سفارش داده بود که روش نوشته شده بود.... توپولو تولدت مبارک.... ههههه...
میز پذیرایی .....
دومین کیک تولد...
علی در تولد مامانش...
مامانی در حال کیک بریدن...
تمام عکسهام بی حجاب بود... واسه همین نتونستم عکسی بزارم...
برای کیک بریدن پدر شوهرم و مهدی و دایی مهدی تشریف آوردند....