علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 13 سال و 12 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

عید فطر.. خمین و مراسم آقا سعید

1393/5/12 12:52
نویسنده : مامان علی
662 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه هفتم مرداد  روز عید فطر و مصادف با  اولین عید بعد از فوت عمو سعید بود که ما به همراه خانواده بابایی برای عرض تسلیت و عید بر به منزل عمو رفتیم... حدودا یک ساعتی آنجا ماندیم و پس از برگشت و صرف ناهار و کمی استراحت وسایلامون رو جمع کردیم و حدود ساعت هفت شب با مادر جون و عمه ها راهی خمین شدیم.. علی هم مرتب تو بغل مادر جون و عمه ها  در صندلی عقب شیطونی میکرد و حدود یک ساعتی هم خوابید .... حدود ساعت 12 رسیدیم و همه مشغول کار (آماده کردن منزل آقا سعید)  بودند و تازه سفره شام را انداختند...

از هفتم تا دهم مرداد ماه خمین بودیم در واقع خاله معصومه (خاله بابا) مهمونی کوچک و ساده ای به عنوان عروسی برای آقا سعید ترتیب داده بود علت ساده بودن مهمونی (گذشت چندین ماه از فوت دایی باقر ) بود..

خلاصه در چند روزی که آنجا مهمون بودیم علی کلی با بچه ها از جمله محمد حسین و مهر آسا و آرمان بازی کرد و کلی بهش خوش گذشت... گاهی تو تراس خونه خاله اسکوتر بازی میکرد.. گاهی هم با مهرآسا نقاشی میکشید.. 

 

علی و محمد حسین و مهرآسا و تبسم

 

علی و محمد حسین

علی و مهر آسا اول صبح بعد از بیدار شدن از خواب در حال کشیدن نقاشی

علی در مراسم دامادی آقا سعید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)