علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

روزمرگی های پسرک 45 ماهه

1393/12/14 7:14
نویسنده : مامان علی
1,723 بازدید
اشتراک گذاری

این روزهای کودکیت چنان شتابان در حرکتند که وقتی به دو سه سال گذشته فکر میکنم میبینم مثل برق و باد همشون گذشت... پسرک کوچکی که همه وابستگی و دلبستگیش ما بودیم حالا واسه خودش مرد کوچکی شده که برای همه چیز اظهار نظر میکنه... توضیح میده.. بحث میکنه .. انتخاب میکنه... روزهای استقلالت هم به اندازه همون روزهای  وابستگی لذت بخش و قشنگه

پسرک 45 ماهه صبح ها ساعت 7 یا کمی زودتر گاهی به سختی و گاهی از سر شوق از خواب بیدار میشه و آماده میشه و با آقای پدر راهی مهد کودک میشه... عاشق مهد و خاله هاش و دوستانشه.... گاهی چنان از اتفاقات مهد با ذوق حرف میزنه که ادم دلش میره.. گاهی هم کم حوصله و چیزی بیان نمیکنه...

پسرک 45 ماهه بعد از ظهر ها حدود ساعت دو با مامانی به خونه برمیگرده اگه پسرک در مهد خوابیده باشه سرحال و شادان وارد منزل میشه و کل خونه رو کن فیکون میکنه و از ساعتی که میاد باید شبکه پویا روشن باشه تا..... اما گاهی هم که در مهد نخوابیده بعد از نوشیدن یک شیر ولرم به خواب میره و حدودا تا ساعت پنج عصر میخوابه... 

پسرک 45 ماهه علاقه خاصی به شبکه پویا داره و از زمانیکه شبکه پویا تو خونه روشن میشه تا وقتی که آقای پدر از سرکار میاد (چون فقط آقای پدر حریفش میشه برای تعویض کانالسکوت) پسرک همچنان پای شبکه پویا نشسته و همه برنامه هاش رو دنبال کرده.. یکی از علاقه مندی های پسرک اینه که خودش رو جای قهرمانان تمام فیلم هایی که میبینه میزاره.. گاهی بن تن میشه.. گاهی مرد عنکبوتی.. گاهی باب اسفنجی .. گاهی پاندا کونگفوکار و ..... بیشتر هم علاقه پسرک به تفنگ و جنگ و شمشر بازی و ... هستخطا

این روزها سرگرمی و بازی مورد علاقه پسرک 45 ماهه لگو بازی هست.. اگه به هر عنوانی نتونه شبکه پویا رو ببینه سطلهای لگوش رو وسط خونه میریزه و شروع میکنه به خونه سازی.. و برج و کشتی و ماشین و .. . میسازه

این روزها پسرک 45 ماهه علاقه خاصی هم به نقاشی پیدا کرده هر چند که قبلا هم تمایل داشت اما فقط خط خطی میکرد ولی الان نقاشی های مفهوم دار میکشه و قشنگ رنگ امیزی میکنه .. از خط بیرون نمیزنه اما هر چند که هنوز هم تو شناخت رنگها مشکل دارهغمگین و یکی از طرفدارهای برنامه نقاشی نقاشی شبکه پویا هست جالبه که قبلا وقتی این برنامه شروع میشد پسرک کلا تی وی رو خاموش میکرد اما الان عاشقشهآرامخندونک

 

عزیزتر از جانم .. همه دار و ندارم حالا که خدای مهربان و توانا وجودت را مرهمی برای زخمهایم و سرگرمی برای فرار از دردهایم قرار داده, حالا که وجودت مایه آرامش خاطر و آسایش روحم شده پس برایمان بمان و مایه آرامشم باش....

مرد شو، مرد بمان و مایه غرورم باش

 

پسندها (16)

نظرات (7)

عمه فروغ
28 فروردین 94 13:24
45 ماهگیت مبارک مرد کوچکان شاا.. همیشه زنده باشی و باعث افتخار مامان و بابا باشی خوشحالم از این که دوباره برگشتید دلمون براتون تنگ شده بود علی جون و تبسم جونی رو هم از طرف من ببوس
مامان علی
پاسخ
ممنون گلم ما هم واقعا دلتنگ بودیم
مرجان
29 فروردین 94 8:22
واقعاً لحظه لحظه بزرگ شدن بچه ها خیلی شیرینه ، تو خونه ما هم کم و بیش با کمی تفاوت همین قصه جریان داره ، خدا همه بچه ها رو سلامت نگه داره.
مامان علی
پاسخ
هر لحظه اشون شیرینی خاص خودش رو داره خدا همه کوچولو ها رو در پناه خودش حفظ کنه
مامان ریحانه
29 فروردین 94 10:35
سلام سپیده جون با به روز شدن وبلاگت کلی خوشحال شدم خانومی کجایی شما که اینهمه مدت پست نمیذاشتی من خیلی نگرانت شده بودم امیدوارم که خواهر هر جا هستی خوش باشی و اما نگاهت به پسرک 45 ماهت خیلی نگاه قشنگیه و منو بردی به گذشته وقتی که پسر منم همسن و سال پسر شما بود قدر این لحظاتو بدون دوست من چرا که زمان دیگه به عقب بر نمیگرده ببووووووووووووس گلای قشنگتو
مامان علی
پاسخ
فدای لطف و محبتت بشم ریحانه عزیزم خیلی گرفتار بودم و هستم به مرور که آپ کنم متوجه میشی واقعا ثبت لحظه هاشون و یادآوری روزهای گذشته خیلی به آدم انرژی میده و از طرفی هم دلتنگ میشه که چقدر زود روزها در حال سپری شدن هستند خدا دسته گلات رو برات نگه داره.. آمین
مامانی علی(زینب)
29 فروردین 94 18:14
وای دلمون تنگ شده بود خیلی وقت بود از علی جون نگفته بودین ماشاالله بهش با این کاراش
مامان علی
پاسخ
منم دلتنگ بودم اما واقعا وقت نداشتم
اتی مامان
30 فروردین 94 17:58
1000ماشالله به شاخ شمشادت مامانی
مامان علی
پاسخ
ممنون
مریم مامان آیدین
31 فروردین 94 17:34
سلام دوست گلم...خوبی خانومی 45 ماهگی مرد کوچولومون مبارک اینارو که میگی من چند ماه بعد ایدینم رو تصور میکنم...الهی تنش سلامت و لبش خندون باشه همیشه پسر گلمون آیدین هم به نقاشی زیاد علاقه نداره...قربون لگو سازیش برم که علی جونم داره حرفه ای میشه هر دو فرشته رو خیلی ببوس دوستم
مامان علی
پاسخ
سلام گلم ممنون مهربونم تمام روزهاشون با روز قبلی فرق داره هر روز یک حرف جدید و یک کار جدید خدا بچه هامون رو زیر سایه خودش حفظ کنه مرسی
خانه کوچک ما
5 اردیبهشت 94 22:02
سلام. چهلو پنج ماهگیت مبارک مرد کوچک من هنوزم گاهی کارتون میبینم مخصوصا باب اسفنجی که عاشقشم اما به لطف همسرجان چندوقته همش فوتبال و اخبار میبینیم
مامان علی
پاسخ
مرسی پارمیس جون واقعا بعضی کارتونها قشنگند خدا همسر جان رو حفظ کنه