پسرک 3 ساله و تولد زنبوری

تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست

به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم

ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک میگویم

تولدت آذین زندگی ام باد

شاهزاده کوچک قلبم سه سالگیت مبارکت باااد

پسر گلم تقریبا یک ماه قبل از تولدت مشغول انتخاب کردن تم تولدت بودم... که بالاخره با مشورت خودت تم زنبوری انتخاب شد.. بعد به سمیرا جون (مامان آترینا) زحمت دادم که تم تولدت رو طراحی کنه .. که سمیرا جون هم با حوصله و با دقت طراحی تم تولدت رو انجام داد و با یک سری از وسایل که شامل (شکلات زنبوری.. نی زنبوری.. بشقاب زنبوری و بادکنک زرد ومشکی و ...) برامون آماده کرد و فرستاد...

اما لباس مناسب با تم زنبوری برات پیدا نکردم و مجبور شدم به همراه خاله فروز مهربون یک روز به بازار تهران برویم و چون نمی تونستم با خودم ببرمت به عمه جون زینب سپردمت..حدود ساعت یازده قبل از ظهر با خاله به بازار رفتیم و کلی مغازه ها و پارچه فروشی ها رو گشتیم اما نه لباس مناسب و نه پارچه مناسبی پیدا نکردیم و مجبور شدیم دو تا پارچه زرد و مشکی ساده بخریم که خاله جون زحمت دوختش رو بکشه و حدود ساعت 6 بعد از ظهر به منزل برگشتیم

برای گیفت به بچه ها هم سفارش عدد سه به شکل زنبور دادم که خیلی خوشگل شد..

چند روز قبل از تولدت عمه زینب کمکون کرد و برش طراحی های تم تولدت رو انجام دادیم و چون میخواستیم جشن تولدت رو خونه خاله ساقی برگزار کنیم باید همه وسایل رو خونه خاله ساقی می بردیم..

در حال آماده کردن و برش زدن طراحیهای تم تولد

بنابراین سه شنبه 2 اردیبهشت همه وسایل و خریدهامون رو برداشتیم و به منزل خاله ساقی رفتیم... شب تا صبح نخوابیدیم و یک سری ژله و الویه تولدت رو درست کردیم... چهارشنبه هم خاله سیما اومد خونه خاله ساقی و کشک بادمجون و مواد فراید پاستا رو دست کرد و آخر شب هم به منزل برگشت... امیر خان  ( پسر خواهر شوهر خاله ساقی) و بابا مهدی هم یکسری تزیینات تولدت رو چسبوندند...

پنجشنبه هم به نظافت و تمیز کردن خونه و درست کردن بقیه غذاها پرداختیم .. حدود ساعت دو به آرایشگاه رفتم و علی جونی هم همراه با بابامهدی به حمام رفت تا تمیز باشه..

حدود ساعت چهار و نیم اولین مهمانها از راه رسیدند

میز پذیرایی شامل : پاپ کورن.. پفک.. شکلات ساده و زنبوری... شیرینی زنبوری.. موز.. سیب.. پرتقال و خیار

شکلات های زنبوری و بشقاب زنبوری

شیرینی های زنبوری و دفترچه یادگاری تولد علی

میز شام شامل: سالاد الویه.. کشک بادمجان.. فراید پاستا... ته چین مرغ.. سوسیس سیخی.. فینگر فود .. کلاب

عکس ها در ادامه مطلب

زنبور کوچولوی مامان

از راست به چپ

حدیث جونی.. کیمیا جونی.. ملینا جونی.. رادمهر جونی.. باران جونی..

اونی هم که به زور نگهش داشتم علی زنبوری

تعدادی از مهمونهای کوچولوی خوشگل چهار ماهه

کیک زنبوری علی زنبوری

تبسم زنبوری خواهر کوچولوی علی زنبوری

میز هدایا

هدیه دهندگان:

بابا و مامان علی جونی..... اسکوتر

مامان پروین که شهرستان بود اما هدیه اش رو فرستاده بود.... تراول پنجاه هزار تومانی

خاله ساقی..... تراول پنجاه هزار تومانی

خاله سیما.......تراول پنجاه هزار تومانی

خاله فروز.... تراول پنجاه هزار تومانی

عمه زینب و عمه فاطمه.... یک تاپ کلاه دار شیک بعلاوه یک شلوارک ساس بند دار خوشگل

حدیث جونی.... سی هزار تومان

سارینا کوچولو... بیست هزار تومان

طاها کوچولو.. بیست هزار تومان

 رادمهرجون... پسر اسکیت سوار بعلاوه یک لباس خوشگل واسه تبسم

دیبا سادات...... یک تی شرت بعلاوه ماشین های که پشت هم قطار میشن

 کیمیاجون ..... پازل چند تیکه بزرگ

باران جون...... پازل آموزش انگلیسی... پاستل...پازل چند تیکه

ملینا جون.....ماشین بزرگ سرعتی

امیر محمد کوچولو.... عروسک بره ناقلا و عروسک اسمورف

سید طاها کوچولو... تاپ و شلوارک خوشگل

پرهام کوچولو.... تی شرت شلوارک ارتشی خوشگل

سوفیا سادات... هلی کوپتر

هومن و هلیا جون..... ماشین برای علی + شیشه شیر بزرگ با کلی جغجغه برای تبسم

سمانه جون.... یک دست تی شرت شلوارک خوشگل بعلاوه عروسک شیر

حمیده جون.... یک پیراهن خوشگل

آریو جون.....  شلوار جین

راستین جون... یک دست بلوز شلوار خانگی بعلاوه یک کفش روفرشی خوشگل واسه تبسم

زهرا جون دوست آمه تیس...... یک جعبه مداد رنگی با کتاب قصه

از همه عزیزانی که با حضورشون جشن ما رو رونق دادند ممنونم

از خاله ساقی و سیما و فروز بابت همه زحمتاشون قدردانی میکنم

انشاالله همیشه شادان و خندان باشی پسر عزیزم