علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 13 سال و 12 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

گفتمان 2

1392/11/20 11:11
نویسنده : مامان علی
880 بازدید
اشتراک گذاری

کودک من.. علی من هر روز که میگذرد بزرگتر و فهمیده تر و شیرین زبون تر میشی... گاهی اوقات حرفهایی میزنی که نمی دونم اون لحظه چکارت کنم.. بچلونمت.. ببوسمت .. یا در آغوش بگیرمت و از این نعمتی که خدا بهم داده شکر کنم... پسرم .. شیرین زبونم مامانی خیلی دوست داره..قلب

گوشه ای از شیرین زیونی های گل پسری..لبخند

یک روز با مامان پروین و بابا حسین داشتیم میرفتیم خونه خاله سیما.. بین راه خوابت گرفت و سرت رو روی پام گذاشتی... چون نزدیک خونه خاله بودیم نمی خواستم بخوابی که بد خواب نشی .. بعد مامان پروین واسه اینکه نخوابی بهت گفت به آقای راننده بگو خونه خاله کجاست؟ سرت رو بلند کردی و نگاهی به اطراف کردی و گفتی فت تنم همین دورو برا باشه (فکر کنم)متفکر

تازگیها هر کاری که بهت میگم انجام بده میگی مامان ی قده صب کن (yeghede)  (یک دقیقه صبر کن)

هر صبح که از خواب پا میشی میگی مامان میشه پول بدی... میگم واسه چی میخوای؟ میگی میخوام صقده (saghade)  بدم (صدقه).. بغل

چند روز پیش دلت درد می کرد و همش گریه و ناله می کردی و بهانه می گرفتی... بهت گفتم مامان غذا نخوردی دلت درد میکنه... تو هر کاری بگی من برات میکنم...گفتی پاشو برام اسفند دود کن... وای مردم از خنده.. بعد برات دود کردم گفتم حالا خوب شدی گفتی اره چشمم کردندنیشخند

بعد از به دنیا امدن نی نی تقریبا تا دو هفته میومدی دست میکردی به شکمم می گفتی نی نی کجاست؟ بهت می گفتم نی نی رو در اوردیم ببین خوابیده بعد می گفتی نی نی دیگه تو دلت نیست؟.. دلت خالیه خالیه؟ (با حالت تعجب)تعجب

یک بار با علی معلم بازی میکردیم و اون معلم شده بود و من شاگرد... بهم میگفت مقشاتو نوشتی؟ درسهاتو خوندی؟ منم داشتم با تبلت کار میکردم و اصلا حواسم نبود  یهو سرم داد کشید و گفتیمیگم به من توجو کنتعجب

بعد از به دنیا آمدن نی نی من و بابا از هم جدا میخوابیم (بابا روی تخت و من و بچه ها توی هال).. یک شب تا صبح نی نی ناله کرد و یهو دیدم نصف شب علی نیست و رفته پیش باباش روی تخت خوابیده .. وقتی صبح از خواب بیدار شد گفتم چرا از پیش مامان رفتی.. گفتی آخه نی نی فقط غر میزنه..خنده

گاهی اوقات نی نی رو خواب میکنم و علی و مشغول بازی میکنم تا به کاهام برسم... اما گاهی اوقات نی نی بیدار میشه و شروع به گریه کردن میکنه که علی میگه مامانش بیا نینی گیه (گریه ) میکنهلبخند

یک روز خونه مادر جونش بوده و عصر موقع خواب مادر جون رختخوابش رو میندازه کنار بخاری که علی بخوابه .. علی بلند میشه دست میگیره به کمرش و میگه مانجون من کمرم درد میکنه باید رو تخت بخوابمنیشخند

تازگیها هر خرابکاری که میکنه و میخواد که دعواش نکنم یا چیزی میخواد که بهش بدم میاد میگه مامان دوست دارم بعد منم بهش میگم مامانی منم دوست دارم بعد میگه ی چیز بگم میگم بگو بعد چشماشو کوچیک میکنه و میگه فت تنم اونو (شامل اسم اسباب بازی یا خوراکی یا ..  میباشد) میخواممتفکر

قلبشیرین زبون کوچکم عاشقانه و مادرانه دوستت دارمقلب

علی عشق مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (11)

معصـومـﮧ
22 بهمن 92 2:27
من کمرم درد می کنه باید رو تخت بخوابم هزار قِده ببوسش پشت سر هم و بدون مکث!!!
مرد كوچك من
29 بهمن 92 8:27
سلام عزيز دلم خوبي؟ الهي قربون اين همه شيرين زبوني علي جون اين نشون ميده كه تو حرفاي شما خيلي دقت ميكنه كه ميتونه بهترين جمله‌ها رو بكار ببره
هدی مامان مبین
29 بهمن 92 11:00
وای که فداش بشم پاشده رفته پیش باباش...نی نی غر میزنهبراش اسفند دود کن یه وقت چشمش نزنن توجه کن باشه بماااااااااااچش
مرد كوچك من
30 بهمن 92 11:16
محمد
4 اسفند 92 9:18
11ماه گذشت… بعضی ها دلشان شکست بعضی ها دل شکستند خیلی ها عاشق شدند و خیلی ها تنها خیلی ها از بین ما رفتند خیلی ها به جمع ما اضافه شدند گریه کردیم، خندیدیم گاهی زندگی بر خلاف آرزوهایمان گذشت و… از همه آن خاطره ها فقط 25 روز باقی مانده! صمیمانه از درگاه خدا آرزو دارم نوروزی که پیش رو دارید، آغاز روزهایی باشند که آرزویشان را دارید. . .
صوفی مامان رادمهر
5 اسفند 92 15:15
خدا جونم هزار ماشالله بهت علی جونم که انقدر شیرین و عاقلی گلم... دوستت دارم شیرین زبون خوشگل
سمیرا مامان آنیتا
6 اسفند 92 13:53
می میرم برای این شیرین زبونی هاشون ببوس دو تا خوشگلات رو برام
مامان امیررضا
10 اسفند 92 16:13
فدای علی کوچولوی ناز با این قلومبه حرف زدنش
معصـومـﮧ
15 اسفند 92 17:22
سیپیده عابدی بیاااااااا آپ کن
مامان ساجده
18 اسفند 92 8:07
فرتا
4 اردیبهشت 93 22:04
عاشق این علی کوچولوی شیرین زبونت شدم......اسفند برای علی جون دود کن اینقدر عسله