پسرک شیرین زبون
سلام بر تیکه ای از وجودم..
نمی دونستم وقتی 2 ساله میشی اینقدر شیرین زیون میشی... دقیقاً یک هفته قبل از تولدت شروع به حرف زدن کردی اما درست بعد از تولد انگار زبونت وا شد و کامل جمله میگی و دل مامانت برات غش و ضعف میره... با هر جمله ای که میگی تو بغل میگیرمت و می بوسمت و کلی ذوق می کنم... ذوق می کنم که پسرم، میوه دلم یک مرحله دیگر از بالندگیش رو به خوبی داره پشت سز میگذاره...
قسمتی از بلبل زبونیهای پسرک شیرین :
- پسرک بازیگوش در حال دویدن و بازی کردن است ناگهان سرش به دیوار می خورد می گوید سر داگون شد
- پسرک در حال پوشیدن لباس بیرون است دست در جیب می کند و بیرون می آورد و می گوید پول ندارم پول بده
- پسرک از خواب بیدار می شود می گوید بابا کوجاس؟ می گویم: سرکار می گوید با موتور رفت؟
- با پسرک در حال تمیز کردن باقالی هستم دو تا دونه جلوش گذاشتم که از پوست در بیاره در آورد و گفت: دَموم شد
- شب تولد بعد از رفتن مهمانها، مامان پروین رختخواب پهن کرد که بخوابد در آن لحظه پسرک زیر پتو رفت و گفت شب بخیر مامان کابیدم (خوابیدم)
- برای پسرک در لیوان بزرگی آب میریزم می گوید نه آب کوچوئی...
- برای پسرک غذا می آورم نمی خورد می گوید نخورم دوست نه (نمی خورم دوست ندارم)
- پسرک اسباب بازی در دست می آید و می گوید باطی کو؟ (باتری کجاست؟)
- پسرک در آغوشم میاید و می گوید نونو بده(شیره جانم را میخواهد) بعد انتخاب هم میکند و میگوید اینو و بعد از خوردن اندکی میگوید اونو
- پسرک بطری آب را در دستش گرفته و سعی میکند درش را باز کند بعد از کمی کلنجار رفتن میگوید نیتونم بازش تونم (نمی تونم بازش کنم)
- پسرک در حال مالیدن سرش می گویم چی شده جواب میده سر خورد میز
- پسرک از خیلی چیزها می ترسد تاب ... سرسره... بعضی از عروسک های پولیشی، باهاشون که مواجه میشه میگه ترسم
- پسرک هر کاری که می گم انجام بده یا نده جوابم رو با باشه یا خب میده... میگم لباساتو از کمد نریز بیرون میگه باشه... میگم شیطونی نکن خب میگه کوب
- پسرک در حال درآوردن جوراباش میگم برو بنداز تو ماشین لباسشویی میگه مامان بیندازم؟
- وقتی پسرک رو بیش از حد در آغوش می گیرم و می بوسم و فشارش میدم میگه نکن مامان نکن
- یک روز که مامان پروین و بابا حسین خونمون بودند پسرک به پشتوانه آنها داشت کمدش رو بهم میریخت که مامان پروین گفت نریز بهم منم داد زدم علی میام دعوات میکنم... پسرک با لحن آرومی به مامان پروین گفت مامان دعوا کرد...
- وقتی برای موبایم اس ام اس میاد پسرک داد میزنه بدو اِ سِ سِ اومده
- پسرک این روزهاااا به کنترل تی وی می گوید کُنتُری
تیکه کلام این روزهای پسرک:
کو نیس کوجاس؟ بهش میگم برو لباس و .... بیار میگه کو نیس کوجاس و....
این چیه؟ مرتب در حال پرسیدن این چیه هستی
فدای بلبل خوش زبون خونمون بشم
دوستت دارم با تک تک سلولهای بدنم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی