علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 13 سال و 13 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

آخرین پارک تابستان 91

1391/7/17 14:47
نویسنده : مامان علی
1,687 بازدید
اشتراک گذاری

صبح روز جمعه 31 شهریور 91 بابا مهدی ما رو به خونه دایی حسین (دایی بابا مهدی) رسوند تا بعد از صرف صبحانه با بقیه فامیل، آخرین جمعه تابستان رو دور هم باشیم ....که حدود 11 ظهر به همراه خانواده و 4 تا از دایی های بابا مهدی به پارک جنگلی سرخه حصار رفتیم....اما طبق معمول بابا مهدی کلاس و کار داشت و پس از رسوندن ما رفت....چه هوای خوبی بود(مهدی جان جات خیلی خالی بود)...خیلی خوش گذشت....کلی والیبال بازی کردیم...لبخند

ناهار کباب داشتیم...عقیقه آقا سعید (پسر خاله بابا مهدی) بود...که خودش نیز حضور نداشت...جای همه اونهایی که نبودند واقعا خالی بود....لبخند

اما از دردونه کوچولو بگم.....کلی بازی کردی...کلی شیطنت کردی...همش دوست داشتی راه بری و یکجا بند نمیشدی...اینقدر قشنگ و با دقت به زمین و مورچه ها نگاه میکردی....کلی با راکت تنیس خاکها رو این ور و اون ور کردی....غذا هم اصلا نخوردی...اصلا دوست نداشتی..فقط بازی کردی و خندیدی و شاد بودی...من فدای شادیهاتقلببغلقلببغلقلب

اینم از عکسات که در ادامه مطلب آمده.....

علی در حال تماشای دقیق خاک و زدن خاکها از این ور به اون ورمژه

پارک سرخه حصار

پارک سرخه حصار 1

بغلقلببغل

پارک سرخه حصار 2

علی و حرکات زور خانه ای...ههههنیشخند

پارک سرخه حصار 4

علی از دیدن چه چیزی متعجب شده

پارک سرخه حصار 5

علی چیزی از زمین برمیدارد و....متفکر

پارک سرخه حصار 7

علی بعد از کلی خاک بازی و ....خسته شده و امده نقاشی می کشهقلبقلب

پارک سرخه حصار 7

علی دیگه خسته خسته شده امده لالا کردهماچماچبغلقلب

پارک سرخه حصار 8

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

صوفی مامان رادمهر
22 مهر 91 11:36
خیلییییی عکسات نازن...جانم...همیشه به گردش و تفریح علی کوچولو
سمانه مامان کیمیا
22 مهر 91 22:47
عزیزمممم چه بزرگ شد خاله..خوش تیپپپپپپپپ
مامان مهرناز و آرسام
22 مهر 91 23:28
سلااااااااام عزیز دلم وای اصلأ حالم یه جورای خوبی خوبِ خوبِ خوبتر شد که الان عکسای علی جونمو دیدم وایییییییییییی قربون تو پسر خوششششششگل خوشتیپ عاشق این تیپ پیک نیکیت شدم من!!!! مامانی مرررررررررسی که عکسای جدید واسمون گذاشتی
مامی گل
23 مهر 91 11:43
وای که دوستت دارم اخه فدای اوم تریپت بشم
مامان یلدا و سروش
24 مهر 91 16:08
ای جونم چه جیگیری این ناز دار پسر
هدی مامان مبین
26 مهر 91 1:55
یعنی عاشق اون کمربند مردونه اتمممممممممممممممم
فهیمه مامی حدیث
29 مهر 91 18:25
بازم پارک و بازی علی آقا هم که برا خودش مردی شده هزار ماشاالله