علی وروجک خونه ماااا
علی، پسر نازم الان که دارم واست می نویسم دقیقا 13 ماه و نیمت هست...کلی شیطون شدی....خیلی کارها میکنی..یک لحظه دوست نداری تنها بمونی....وقتی میرم دستشویی اینقدر پشت در گریه میکنی....یک روز که رفته بودم w.c دیدم صدایی ازت نمیاد سریع اومدم ببینم چه خبره...دیدم بله شما شیشه عسل رو برداشتی و داری میریزی و همچین با دقت ریختن عسل رو نگاه میکنی که انگار در حال کشف مسئله ای هستی ....اون موقع واقعا از دستت عصبانی بودمممممممممممممممممم...(اینقدر همه جا کثیف شده بود که نتونستم از این خرابکاری شما عکس بگیرم)
وقتی آهنگی می شنوی سریع حالت رقص به خودت می گیری...مدل رقصیدنت هم اینجوری که دستهاتو باز و بسته می کنی و تکون میدی و همون طور که ایستادی زانوهاتو خم و راست میکنی....عاشق اینجوری رقصیدنتم
چندین کلمه میگی اول از همه بابا و مامان میگی که دل آدم ضعف میکنه
به بده میگی اده
به الو میگی ادو
به آب میگی آبه
قربون اینطوری حرف زدنت بشم کوشولوی دوست داشتنی من
وقتی کسی میاد خونمون اگه خیلی باهاش راحت باشی موقع رفتنش کلی گریه میکنی و میخوای باهاش بری اما اگه زیاد باهاشون راحت نباشی موقع رفتنشون باهاشون بای بای میکنی اما به محض اینکه در خونه بسته میشه شروع میکنی به گریه و زاری کردن که چرا در رو بستی
یکی دیگه از کارهایی که میکنی دست دادن هست ...وقتی میگم دست بده سریع دست کوشولوتو میاری که دست بدی....قربونت برم عسلکممممممم
درب کابینت ها و در ویترین از دستت در امان نیستند ...مدام سر کابینت و ویترین و دراور هستی و وسایلشونو میریزی بیرون....اما بابا دسته هاشونو از بیرون باز کرد داخل بست ...گفت حداقل چند ماه راحتیم ...اما چند ساعت بعد با انگشتای کوچیکت درشونو باز کردی
وقتی خدایی نکرده می خوری زمین یا با سرعت میری میخوری به دیوار میگم زمین یا دیوار رو ات کن شما هم میزنی به زمین میگی ات ات ....قربون ات ات گفتنت بشم
از پله های کوچیک دستتو میگیری به دیوار و میری بالا برام باور کردنش سخت بود اولین باری که دیدم
گاهی اوقات هم فضول میشی و میری سر کیف مامان و همه وسایلشو میریزی بیرون
اینجا هم وروجک خونه ما دی جی میشود
01