علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 13 سال و 6 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

گلو درد مامان و به دنیا اومدن نینی

1390/8/12 17:10
نویسنده : مامان علی
1,160 بازدید
اشتراک گذاری

قرار بود به علت عمل چشمم 6 اردیبهشت تحت عمل سزارین قرار بگیرم اما روز یکشنبه یعنی 4 اردیبهشت صبح زود به علت گوش درد و گلو درد شدید با بابا مهدی به درمانگاه رفتیم دکتر هم بهم کلی آنتی بیوتیک قوی داد اما از اونجائیکه نزدیک عمل سزارینم بود و گاهاً درد خفیفی داشتم به پیشنهاد بابا مهدی با دکترم تماس گرفتم و ماجرا را گفتم و دکتر بهم توصیه کرد که اصلا از داروها استفاده نکنم و جهت ویزیت به بیمارستان میلاد بروم

 

در همین حین مادر جون یعنی مامان بابا مهدی از راه رسید وقتی دید بابا مهدی سر کار نرفته تعجب کرد و از ماجرا خبردار شد و سریع شروع به بستن وسایل من و نینی کرد و با خود برداشت گفت شاید نیاز بشه.....

 

ما ساعت 11 ظهر به بیمارستان رسیدیم پس از معاینه من و شنیدن صدای قلب نینی و نوار قلب نینی تصمیم بر آن شد من همون روز تحت عمل قرار بگیرم بعد از انجام این کارها ساعت حدوداً یک بعدازظهر بود که مامان پروین نگران و ناراحت وارد بیمارستان شد و از من کلی گله داشت که چرا بهش خبر ندادم آخه خود من هم نمی دونستم و هم نمیخواستم مامان نگران بشه

بعد از انجام دادان یکسری کارهای اداری و تشکیل پرونده ساعت 4 بعدازظهر شد و با آمدن دکترم کارها سریعتر پیش رفت و وقتی می خواستم وارد اتاق عمل بشم از مامان پروین و مادر جون خداحافظی کردم اما بابا نبود رفته بود واسه مادر بزرگ ها ناهار تهیه کنه آخه تا اون موقع هیچی نخورده بودند و من بدون دیدن بابا مهدی وارد اتاقی شدم که باید لباسهایم را عوض می کردم نمیدونی عزیزم در اون لحظه چه حسی داشتم نمی دونم با چه کلماتی بیان کنم

هم خوشحال بودم و هم استرس داشتم تنهای تنها در اون اتاق بودم  و به همه چیز فکر میکردم و مثل ابر بهار گریه میکردم  وقتی دکترم اومد دیگه گریه نکردم و دکترم بهم آرامش داد و بعد وارد اتاق عمل شدم حدود ساعت 4:45 بعد از ظهر بود بعد از زدن آمپول بیهوشی فهمیدم دارند تو رو که 9 ماه با من یکی بودی رو از من جدا می کنند

بعد از به دنیا امدنت یک لحظه تو رو دیدم و بعد به خواب عمیقی فرو رفتم

 

خدایا بینهایت سپاسگذارم که تونستم پسرمو صحیح و سالم در آغوش بکشم

 


 

علی 3 ساعت بعد از به دنیا آمدن

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)