علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 13 سال و 17 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

گفتمان

1392/9/13 19:40
نویسنده : مامان علی
615 بازدید
اشتراک گذاری

پسمل ناناز مامان هر روز ماشالا شیرین زبون تر از قبل میشه... گاهی حرفهایی میزنه که دلم میخواد بگیرمش تو بغلم و فشارش بدم و بچلونمش و ببوسمش اما مراعات حال دخمل تو دلی رو میکنم... ایشالا بعد از زایمانم حسابی از خجالتت در میارممممممم...

اینقدر حرفهای خوشگل میزنی که نمیدونم از کجا برات بنویسم..

علی در حال سرفه

مامان: چرا سرفه میکنی؟

علی: سرما خودم

مامان: چرا عزیز دلم؟

علی: آخه شربت سرما خودگی نخودم

چند وقت پیش فیلم عروسیم رو گذاشتم ببینی تا سرگرم بشی

بعد از چند روز چشمت به دسته گل عروسیم افتاد که بالای دکور گذاشتم

بهم گفتی: مامان جون این گل عروسیته؟

گفتم: اره عزیز دلم از کجا میدونی

گفت:تو فیلم دیدم

ماشالا به این هوش و دقتتقلب

تا چند ماه پیش تقریبا خرید خونه رو خودم انجام میدادم اما الان به خاطر شرایطم بابا مهدی زحمت این کار رو میکشه... هر وقت به بابا زنگ میزنم میگم فلان چیز رو بخر... علی هم یاد گرفته.. صبح تا شب را میره میگه مامان چی برات بخرم؟ شاید روزی صد بار از من میپرسهنیشخند

هر کاری رو هم نخواد انجام بده یا چیزی رو هم که نخواد بخوره میگه فردا انجام میدم.. فردا میخورم...

همش ما رو به فردا حواله میده.. از دست پسر بلای شیطوننیشخند

تازگیها علی رو با خودم حمام میبرم چون عاشق آب بازیه و دیگه مثل اقا کوچولو با خودش بازی میکنه و مامانی رو اذیت نمیکنه.. یک دفعه با هم تو حموم بودیم اومدی دلم شستی گفتی نینی رو بشورم تمیز بشه..و اما چند روز بعدش که با بابا مهدی به حمام رفته بودی به بابا گفتی بیا نینی تو دلت رو بشورم که صدای خنده بابا مهدی اومد گفت نینی تو دل مامانته نه تو دل من...خخخ (بابا مهدی شکمت رو کوچیک کن که علی خیال نکنه تو شکم باباش نینیه)نیشخند

روی در یخچال چند تا کفشدوزک چسبوندم .. اومدی میگی مامان میشه کفشدوزک بدی یکی یکی نده همشونو بده..منمتفکر توخجالت

بابا جونی به مناسبت تولدم واسم تبلت گرفته بود... اما همش دست علی کوچولوی خونه هست... یک روز اومدی میگی مامان میشه بابایل بزرگه (تبلت) رو بدی آب اسفنجی و فاتریک ببینم منم که دلم نمیاد بهت ندم میدم.. ماشالا قفلش رو باز می کنی و میدونی کجا چی داره.. یعنی از من تو کار کردن باهاش واردتری.. تازگیها اسمشم درست میگی جوجوی منبغل

علی: جای واریس پام رو نشون میده میگه مامان پات اوخ شده؟

مامان: آره عزیز دلم

علی: درد میکنه؟

مامان: بله ..خیلی

علی: خوب نشده؟

مامان: نه خوب نشده چکار کنم:

علی: خب مامان برو دکتر به دکتر بگووو... فدای تو مهربونم بشم که به فکرمیماچ

چند روزی هست که دارم آماده ات میکنم که نی نی به دنیا امدباید باهاش مهربون باشی.. دوستش داشته باشی.. مواظبش باشی... اونم برات یک عالمه کادو و هدیه خوشگل میاره... حالا همش راه میری میگی نی نی کی میاد کادو بیاره ... میگم تا یک ماه دیگه ایشالا میاد.. میگی زنگ بزن بگو زود بیاد کادو هم بیاره..

یا میای دستهای کوچولوتو میزاری روی شکمم میگی نی نی تکون بخور مامان ناراحته... فدات بشم مهربون شیرین زبونممممممممممم

یک مدرسه روبروی خونمون هست که هر وقت غذا نمی خوری میبرمت پشت پنجره که حواست به بچه ها پرت بشه تا چند لقمه بخوری... بعد بهم میگی مامان کیف برام بخر کتاب هم بخر میگم کتاب چی؟ میگی کلاغ سفید( تبلیغ تی وی واسه دبستانی ها) میگم میخوای چکار میگی میخوام برم مدرسه درس بخونم مشق بنویسم... خدا کنه بزرگ هم بشی همینجوری به درس علاقه داشته باشیمتفکر

و کلی شیرین زبونیهای دیگه که اگه یادم اومد اضافه میکنم

پسرم .. عزیز دلم... مرد کوچک خانه ام خدا پشت و پناهت ... آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

متین
14 آذر 92 0:49
سلام عزیزم ماشالا به این علی شیرین زیون ایشالا تو دلی خوشکلمون رو زود ببینیم راستی تقریبا با خواهر زادم همسن میشن اونم دخمله مثل نی نی شما قربون هر دوشون من عاشق دخترام عزیزم چند وقت مونده تا به دنیا بیاد براش وب میزنی یا همینو واسه دوتاشون میذاری؟ عزیزم خیلی مواظب خودت باش دیگه نبینم بری خرید ماشالا به خانم کد بانو تا حالا هم خیلی هنر کردی رفتی خرید ببوس این علی شیطون بلا رو
مامان علی
پاسخ
فدات عزیزم ایشالا یک ماه دیگه نی نی میاد هنوز دودلم که براش وبلاگ بسازم یا نه ایشالا دخمل خواهرت به سلامتی به دنیا بیاد
مرجان
14 آذر 92 9:10
فدای علی جوونی بشم که اینقدر شیرین زبونه و آقا شده ، پس از الآن مسئولیت حموم کردن نینی بر عهده علی جوونیه؟ سپیده جون پس تا یه ماه دیگه زایمان داری؟ ایشاله به سلامتی. مطمئنم علی جوونی هم داداش خیلی خوبی براش میشه.
مامان علی
پاسخ
تا نی نی تو دل مامانی هست علی مسئول خمام کردن نینیه اگه خدا بخداد بله... ممنون گلم..
مریم
14 آذر 92 10:17
سلام عزیزم وااااااااااای از این همه شیرین زبونی عزیز دلم چه بانمک... میگم نی نی تون کی به دنیا میاد؟؟؟
مامان علی
پاسخ
ایشالا 14 دی میاد
مامان آنیل
14 آذر 92 10:37
سلام سلام به به یه نی نی میخواد بیاد چقد زود گذشت علی جون چه بامزه شدی گل پسر بابایی هم نی نی داره
مامان علی
پاسخ
اره خدایی با وروجک شیطونی مثل علی همه چیز زود میگذره
معصـومـﮧ
14 آذر 92 12:25
آورین پسر! همیشه کار امروزت رو به فردا بیانداز خعلی حال میده نی نی تو شکم بابایی خخخخخخخخخخ + بَ بَ می بینم که نی نی دی ماهیه...قدرشو بدونین "دی ماهی" ها خیـــــــــلی ماهــــــــــــــــن
مامان پارسا
14 آذر 92 12:37
ماشاء الله علی آقا که اینقدر خوش سر و زبونه . مامانش براش اسپند دود کن. راستی نینی جدید مبارکه. ایشاء الله که خوش یمن هست دختر گلمون. حسابی مواظبش باش. دوستت دارم.
هیراد و عمه لیلاش
14 آذر 92 15:55
فدای گفتمانت بشم شیرین زبون خاله انشالله نی نی دخملی هم بسلامتی بیاد تو بغلت
مامان عرشیا
15 آذر 92 19:23
هانی مامان سامیار
16 آذر 92 12:14
فدای این علی آقا که انقدر بزرگ و آقا شده
مامان ساجده
16 آذر 92 21:06
قربون پسر شيرين زبون و مهربون بشم خيلي بامزه بود كه ني ني تو دل باباشو داشته ميشسته قربونش برم گل پسرمون دوست داره بره خريد ولي حواله ميده به فدا دقيقا مثل متينه ببوس گل پسرو
سرور مامان فراز
17 آذر 92 8:25
زنده باشه علي كوچولوي ما
هدی مامان مبین
19 آذر 92 15:16
وای سپیده مردم از خنده...برای کفشدوزک هایکی نده همشو بده....هههههه بچلونش...قربون داداش بزرگه... ابجی کوچولوش سلامت
خاطره مامان برديا
20 آذر 92 10:06
عزيزمممممم. قربون شيرين زبوني هاش برم من
سمیرا مامان آنیتا
21 آذر 92 9:32
عزیزم حسابی بزرگ شدن این فسقلی ها .. حیف که نمیشه همه حرفهاشون رو ثبت کرد و یادگاری نگه داشت دو تا نی نی خوشگلت رو ببوس که دلم داره ضعف میره دخملی ات رو ببینم
مامی یلدا و سروش
23 آذر 92 22:31
همه لحظه های پایانی پاییزت ، پر از خش خش آرزوهای قشنگ .. یــلــــــداتون پیشاپیش مبارک
مامی یلدا و سروش
23 آذر 92 22:33
ماشاالله باید گفت به مرد دوم خونه. خدا همیشه پشت و پناهش باشه. نی نی گولو چطوره. من چند وقتیه نتونیتم بیام پیشتون. نی نی دخمل یا پسمل. خدا برات هر دو رو حفظ کنه
فرناز مامان ایلیا
24 آذر 92 3:58
سپیده جون خیلی باحال حرف میزنه این پسملت... از طرفم بچلوووونش خب؟ بوووس
صوفی مامان رادمهر
28 آذر 92 13:18
عزیز دلممممم خیلی شیرینی تو به خدا... شیرین زبون مظلوم... عاشقتمممم
maman rania
12 دی 92 7:26
خیلی زود علی همه خریدهات خواهد کرد