پسر خوابالووووی من
قند عسل مامان، وقتی که خسته ای یا خوابت میاد شروع به آواز خواندن میکنی تا می خوابی
البته عمه هات عادتت دادند که روی پا و با تکان پا بخوابی اما بیشتر اوقات میزارمت تو تختت اینقدر با عروسکات حرف میزنی و براشون آواز می خونی تا خوابت میبره
زمانیکه کوچولوتر بودی یعنی قبل از دو ماهگیت شبها تا ساعت ٢ نمی خوابیدی و باباجون شما رو روی شونه اش میگذاشت تا بخوابی وقتی خوابت میبرد به محض اینکه میگذاشتت تو تخت میدید چشمات عین ستاره های آسمون می درخشه هههههههه
علی در یک روزگی
علی در ٣ روزگی
علی در پنج روزگی
علی در ٧ روزگی
علی در ٢٥ روزگی
علی در یک ماهگی
علی در 2 ماهگی
علی در 3 ماهگی
علی در 4 ماهگی
علی در 6 ماهگی عروسکشو محکم در آغوش گرفته و لالا کرده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی