اولین تجربه سینما (شهر موشها 2)
قبل از نوشتن هر چیز باید اعتراف کنم که دست به قلم شدن و تعریف وقایعی که اتفاق افتاده کار آسانی نیست. مسلما مامان خیلی بهتر از من این تجربه را داره و میتونه زیباتر بیان کنه که چی شد و چطوری شد و ...، اما بدلیل اینکه در زمانی بود که داشتیم نمک می زدیم به زندگی، مامان نبود و مجبورم الان وقایع را من برات بنویسم. امیدوارم ریتم وبلاگت بهم نخوره و با نوشتن من از بازدید ها و لایک ها باز هم بهره مند بشی معمولا رفتن به سینما باید در محیط ساکت و بی هیاهو باشه، آرامش در سینما هم برای دیدن فیلم برای خود انسان واجبه و هم بقیه افرادی که اومدند و دارند فیلم می بینند. قبل از رفتن به سینما میخواستم رزرو آنلاین انجام بدم که جای نشستن خوبی داش...