واکسن 6 ماهگی
عزیزم در چهارمین روز از هفت ماهگی بردمت مرکز بهداشت تا واکسن بزنی این 4 روز تأخیر به علت اینکه شما سرما خورده بودی و به پیشنهاد دکترت باید یک مدت واکسنت رو دیرتر می زدیم تا خدائی نکرده واکسن زدنت علائم سرماخوردگیتو تشدید نکنه
ساعت 11 ظهر به همراه جدو به مرکز بهداشت مراجعه کردیم قبل از اینکه وارد اتاق بشیم شما آواز می خوندی و نمی دونستی قراره چه بلایی سرت بیاد
خلاصه بعد از اندازه گرفتن قد و وزنت به همراه جدو به اتاق واکسن رفتی این دفعه دو تا واکسن داشتی اولین واکسنت رو که زدند جیغت به هوا رفت و جدو شروع کرد به ماساژ دادن پای شما که صدای گریه ات بلندتر شد که خانم ماما گفت ماساژ ندهید پای نی نی ورم می کنه و دومین واکسنت رو هم زدیم دیگه ضعف کردی
همین که لباستو پوشیدم اومدی تو بغلم و سوار ماشین شدی خوابت برد
اما خدا رو شکر این دفعه خیلی اذیت نشدی آخه دوست بابا مهدی (آقای شریفی) از دبی واست شربت استامینوفن خارجی آورده بود که با خوردن اون یک روزه حالت خوب شد و خدا رو شکر تب نکردی و درد پات خیلی کم بود
کوچولوی دوست داشتنی من عاشقتم