اخلاقیات کودک سه سال و نیمه
پسرک سه سال و نیمه من این روزهااا مدام لجبازی میکند.. خیال پردازی میکند.. خرابکاری میکند و از همه مهم تر حس استقلال طلبی دارد که همه اینها اقتضای سنش هست... او در این سن یک دوست خیالی دارد که هر کار میکند میگه دوستم کرده... برای مثال میره آب بازی میکنه و خودش رو خیس میکند ازش میپرسم چرا خودت رو خیس کردی میگه دوستم بهم آب پاشید و خیس شدم... یا حرف بدی که میزنه میگم از کجا یاد گرفتی میگه دوستم یادم داده... یا به من میگه وقتی که خواب بودی دوستم اومدخونه با هم بازی کردیم...
ذهن خیال پرداز اون به حدی قوی هست که تصویرها و مکالمات خیالی هم به زبان می آورد مثلا به من گفت که مربی مهد با خودکار تو سرمون زده منم شاکی شدم رفتم به مهد شکایت کردم اما دیدم چنین برخوردی صورت نگرفته ازش پرسیدم چرا گفتی گفت الکی گفتم یا به مربی مهدش گفته بابام با کنترل مامانم رو زده در حالیکه این اتفاقات فقط تصور ذهنی او بوده.... مربی مهد چون از کودکان سه ساله شناخت داره به من گفت فقط خیالات ذهنی او چنین تصوراتی رو بوجود آورده... حالا موندم با دوست خیالی او چه کنم؟
از طرف دیگر پسرک سه سال و نیمه به شدت لجباز هست که هر کاری میگم انجام نده بیشتر دوست داره انجام بده در گاهی موارد بهش پاداش یا هدیه که همون رشوه محسوب میشه میدم که دست از لجبازی برداره اما میدونم این رشوه دادن هم کار درستی نیست...اما موندم چه کنم؟
همین کودک سه ساله به شدت شیطون و خرابکار هست هیچ اسباب بازی سالمی نداره و برای اینکه بدون داخل اسباب بازی چیه اون رو خراب میکنه و دیگه نمی تونه درستش کنه چون دیگه قابل درست شدن نیست.. هر اسباب بازی که براش میخریم در عرض یک ساعت خراب و داغون شده که بعد از پرسش و جو هایی که از مشاوران کردم گفتند این کودکان خراب کار باهوش تر هستند اما نمی دونم تا چه حد این مطلب صحت داره اگه این طور باشه علی خیلی خیلی باهوشه
حس استقلال طلبیش خوبه اما گاهی باعث صدمه دیدن به خودش و ما میشه.. خودش لباسهاش رو در میاره.. صورتش رو میشوره.. تمام وسایل سفره رو میاره.. اما مثلا در مورد دستشویی رفتن هم میخواد استقلال داشته باشه اما چون هنوز کودک هست نمی تونه و باید من کمکش کنم..
برای مثال چند روز پیش گفت من پی پی دارم میرم انجام میدم صدات میزنم بیا من رو بشور... بعد از مدتی دیدم صدام نکرد رفتم دستشویی دیدم خودش میخواسته بشوره که همه پی پی ها رو به این طرف و اون طرف پخش و پلا کرده علی رو شستم و از دستشویی بیرون کردم که دستشویی رو بشورم بعد که از دستشویی بیرون امدم دیدم تمام لباسهاش قرمزه گفتم چکار کردی دیدم رفته رژگونه من رو برداشته و روی موکت و صندلی کامپیوتر شکسته و خوردش کردهاین هم از حس استقلال طلبی و خراب کاریش
حالا من موندم با این پسرک مستقل ...شیطون... خرابکار... لجباز... خیال پرداز چکار کنم؟ رفتارم باید چگونه باشه؟ گاهی اوقات اینقدر از دستش عصبانی میشم که دو تا ضربه به دمش میزنم که میدونم این رفتار من هم درست نیست
یکی از ژست های پسرک
با این همه شیطنت دیوانه وار عاشقتم کوچولوی سه سال و نیمه
انشاالله در پناه حق باشی