علـــــی جونیعلـــــی جونی، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
زندگی مشترکمونزندگی مشترکمون، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

علی نفس مامان و بابا

سرماخوردگی... آزمایش خون

1393/8/3 21:11
نویسنده : مامان علی
1,331 بازدید
اشتراک گذاری

سرماخوردگی

از اواخر شهریور ماه کمی که هوا سرد شد .. مریضی شما هم شروع شد.. یک هفته خوب.. یک هفته بد.. الان اوایل آبان هستیم و شما همچنان درگیر مریضی هستی.. چندین بار دکتر بردیمت .. چندین نوع آنتی بیوتیک مصرف کردی... چند بار آمپول زدی اما همچنان دماغت آویزونه و سرفه هات به راهه... دکتر ها نظرات متفاوتی دارند... یکی میگه بدنت آسم آلرژیکه و حساسیت داری.. دیگری میگه ویروسها تو هوا به خاطر آلودگی هوا پراکنده اند.... تا میاد این ویروسی که تو بدنت هست خارج بشه و خوب بشی ویروس دیگری جانشین میشه.. حدودا ده رور مهد نبردمت که خوب بشی اما بی فایده بوده.. اما همه دکترها نظرشون یکی هست که باید به مرور زمان خوب بشی.. از دیگر معایب مریضیت اینه که خیلی خیلی بد غذا شدی و هیچ چیز نمی خوری حتما باید بهت رشوه آدامس.. خمیر بازی و استیکر بدم تا چند لقمه ای بخوری

آزمایش خون

تو این مدت مریضی و قبل از آن هم چندین بار خون دماغ شدی که من و بابا مهدی خیلی ناراحت شدیم و از دکتر خواستیم همراه با آزمایش انگل (مدارک مهد) آزمایش خون هم برات بنویسه که ببینیم خدایی نکرده مشکل خاصی نداشته باشی...

روز چهارشنبه سی ام مهرماه ساعت هفت و نیم صبح به همراه بابایی به آزمایشگاه رفتیم تا ازت آزمایش بگیرند... اولش متوجه نشدی که قرار چکار کنند اما بعد از اینکه روی تخت خوابیدی و مسئول آزمایشگاه برای خون گرفتن امد صدای گریه هات بلند شد.. اما با کمک بابا و بستن کش محکم دور دستت موفق شدند ازت خون بگیرند... مسئول خون گیری میگفت دارم برات ساعت میبندم تو میگفتی من خودم ساعت دارم نمیخوام و اشک می ریختی و دل من مادر رو به درد آوردی.. و بعد از خون گیری مسئول آزمایشگاه یک مداد سر پاکنی بهت هدیه داد و تو کلی خوشحال شدی و اومدی داخل ماشین و یک کیک خوردی و راهی مهد شدی..

بعد از اینکه جواب آزمایشت اومد به چندین دکتر نشون دادیم.. یکی گفت ممکن کم خونی داشته باشی.. دیگری گفت فقط ویتامین D  بدنت کمه... نمی دونم چرا اینقدر نظر دکترها با هم متفاوته

راستی گروه خونیت هم مثل بابا o+  هست و  علت اینکه از بینیت خون میاد خشکی داخل مجرای بینیت هست که با کرم ویتامین آ چشمی فعلا حل شده.. خدا رو شکر

امیدوارم زودتر سرماخوردگیت خوب بشه و بتونی با اشتها غذا بخوری و شاد باشی و شیطنت کنیآرام

امیدوارم که همیشه تنت سالم... لبت خندون.. دلت پر از پاکی و صداقت باشهآرام

بوسدوستت دارم عزیز دل مادرررررررررررربوس

پسندها (1)

نظرات (2)

نامیلو
18 آبان 93 22:08
سلام وبلاگ زیبایی دارین بهتون تبریک میگم
مرجان
19 آبان 93 8:02
الهی هر چه زودتر خوب بشه ، رادین هم دقیقا از اوایل مهر که هوا سرد شد مریض شد هنوزم که هنوزه خوب نشده ، تا حالا چند بار هم تب کرده ، بچه ها هم که مریض میشن بد غذا و لجباز میشن.
مامان علی
پاسخ
جدی میگی؟ انگار این ویروس سرماخوردگی بدجور افتاده تو بچه ها همه مریضندانشاالله که زودتر خوب بشن رادینم رو ببوس راستی شماره موبایلت رو اگه دوست داری برام خصوصی بزار واسه رمز و ...