علی و آبجی تبسم (1)
خدا رو سپاس که دو تا فرشته آسمونی بهم بخشید.. وقتی که تبسم رو باردار شدم کمی دل نگران بودم.. میترسیدم نتونم از پس دو تا بچه بربیام.. اما خدا بهم توان داد.. فاصله بین علی و تبسمم دو سال و هشت ماهه که از نظر من بهترین فاصله سنی هست.. شاید کمی نوزادتر که بود اذیت میشدم اما الان همبازیهای خوبی برای هم هستند... تبسم با دیدن داداش علی چنان ذوقی میکنه که چشماش برق میزنه... وقتی ظهرها میریم دنبال داداش علی .. تبسم از تو کالسکه سرک میکشه که داداش علی رو ببینه.. امیدوارم همیشه همدیگر رو عاشقانه و خالصانه دوست داشته باشید... انشاالله
علی و تبسم در حال تماشای باب اسفنجی در تبلت
آموزش رانندگی توسط علی به تبسم کوچولو
در حال تعمییر دوچرخه
خونه ای با پشتی و فرشته هام داخل آن
مسابقه چهار دست و پا رفتن فسقل ها
فیگورهای مختلف
در حال شیطنت بودن که هر دو خوابشون برد البته از این اتفاقات زیاد میفته